90/9/10
1:45 ص
کارکنان بریتانیایی سفارت انگلیس در تهران با پایان بخشیدن به فعالیت های خود ، این سفارتخانه را تخلیه کرده و بدون اعلام رسمی قطع رابطه ، تهران را ترک کردند.در حالی که مقامات دولت انگلیس هنوز از اعلام رسمی قطع رابطه با جمهوری اسلامی ایران خودداری کرده اند؛ کارکنان بریتانیایی سفارت این کشور در تهران ضمن پایان بخشیدن به فعالیت های خود ، سفارتخانه را تخلیه و تهران را ترک کردند.
این گزارش حاکی است،هم اکنون سفارت انگلیس در تهران تحویل کارکنان محلی سفارتخانه است.
تخلیه سفارت انگلیس و ترک تهران از سوی کارکنان بریتانیایی در حالی صورت گرفته که هنوز موضعی رسمی مبنی بر تعطیلی این سفارتخانه از سوی مقامات لندن اعلام نشده است.
در صورتی که انگلیسی ها رسما" پایان فعالیت سفارتخانه خود را اعلام کنند مطابق عرف بین المللی باید برای پیگیری مسائل فیمابین با ایران ، سفارت کشور دیگری را به عنوان دفتر حافظ منافع خود معرفی کنند.
90/9/10
1:40 ص
این تظاهرات بزرگترین تجمع معترضان انگلیسی در طول 30 سال اخیر محسوب میشود.این تظاهرات در حالی صورت گرفت که بیش از 2 میلیون کارمند و کارگر انگلیسی امروز در اعتراض به سیاستهای ریاضت اقتصادی ائتلاف حاکم این کشور دست به اعتصاب زدند.اعضای حدود 30 اتحادیه صنفی و کارگری انگلیس طی هفتههای گذشته با انجام نظرخواهی های داخلی از اعضای خود، برگزاری اعتصاب را با اکثریت قاطع تایید کردهاند.بنابر اعلام مقامات کنگره اتحادیه صنفی و کارگری انگلیس موسوم به( UTC) ،حدود 2 میلیون و 600 هزار تن از کارمندان و کارگران با برگزاری اعتصاب موافقت کردهاند. از این رو پیشبینی میشود که بیشتر بخشهای دولتی و عمومی انگلیس امروز یا بطور کامل تعطیل شوند و یا فعالیت آنها دچار اختلالات گسترده شود.بخش های آموزشی، بهداشت و درمان، خدمات عمومی، سازمان مهاجرت و مرزبانی، شهرداری ها و شوراهای محلی، کتابخانه ها، موزه ها و ... از جمله بخشهایی هستند که به شدت تحت تاثیر اعتصاب قرار خواهند گرفت.گزارشهای رسیده حاکی از آن است که از هر 10 مدرسه در انگلیس، یک مدرسه امروز تعطیل بوده است.دولت انگلیس در واکنش به اعلام این خبر گفت که اعتصاب روز چهارشنبه میتواند 500 میلیون پوند به اقتصاد این کشور خسارت وارد کند.
90/9/10
1:37 ص
سفارت انگلیس در ایران در ادامه اقدامات ضد ایرانی خود به انتشار تصویر مطالب و عکس توهین آمیزی علیه ایران به زبان فارسی کرده است.برخی شخصیتها و مقامات کشورمان با عنوان ناقضان حقوقبشر یاد کرده و ادعا کرده که اتحادیه اروپاسفارت انگلیس در ایران در ادامه اقدامات ضد ایرانی خود از تحریمبه دلیل سابقه بد ایران در موضوع حقوق بشر به این توافق رسیده است.
این سایت با انتشار تصویر بزرگی از طناب دار و مطلبی با عنوان تحریم ناقضان حقوق بشر در ایران، بهانتشار مطالبی علیه کشورمان پرداخته است.سایت سفارت بدون اشاره به وقایع اتفاق افتاده در منطقه و کشتار مردم این کشورها توسط حاکمان مورد
حمایت انگلیس، از قول وزیر خارجه این کشور آورده است: امروز اتحادیه اروپا نشاندهنده نگرانی جدیاتحادیه اروپا در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران است.در این سایت تصاویر و سابقه افرادی که با عنوان ناقضان حقوق بشر از آنها یاد شده، قرار داده شده است.سفارت انگلیس پیش از این نیز در خصوص دستگیری افرادی که در تظاهرات 2 سال گذشته حضور داشتند واکنش نشان داده و حتی توسط گس سفیر سابق این کشور به عنوان قهرمان ملی نام برده شدهاند. همچنین در این سایت نسبت به بازداشت افرادی که به اقدام علیه امنیت ملی محکوم هستند واکنش نشان داده شده و از این موضوع ابراز نگرانی شده است.
90/9/10
12:51 ص
اهداف استعمار از آفرینش فرق? وهابیت عبارتند از : تحریف حقیقت اسلام و هجمه علیه مقدّسات آن ، خنثی کردن و به انحراف کشیدنِ احکامی چون جهاد و فروکاستن دین به نماز ، ممانعت از تجمع در زیارتگاهها به عنوان یکی از نمودها و پایگاههای وحدت و قدرت سیاسی مسلمانان و تخریب آنها به عنوان مظاهر شرک ، ایجاد تفرقه و جنگهای داخلی و خونریزی بین مسلمانان .اختلاف اهل تشیّع و تسنّن که پیش از ظهور وهابیت، ده درصد بود، با فعالیتهای این فرقه امروز به نود درصد افزایش یافته است . استعمارگران که می دانستند اگر مسلمانان اسلام حقیقی را درک نمایند دیگر تن به استحمار و استثمار نخواهند داد ، سیاست ظریفانه و مؤثر تخریب اسلام حقیقی و تقویت اسلامِ کاذبِ خود را در پیش گرفتند بنا بر ضرب المثل عربیِ «آهن را تنها آهن می تواند ببُرَد» استعمار انگلستان تشخیص داد که تنها راه تخریب اسلام این است که با توسّل به حرب? مذهب علیه مذهب، خودِ اسلام را وسیل? مبارزه با اسلام نماید یعنی همان شیوه ای که معاویه و اخلافش بدان متوسل گردیدند. از حربه های جدید وهابیت برای مخدوش نمودن اسلام، بدعت گذاری در آئین ها و مناسک دینی است . استعمارگران با قرار دادن اصل انکار سنّت رسول خدا(ص) و تکیه بر شعار «حسبُنا کتاب اللّه...کتاب خدا ما را بس است» در این فرق? نوظهور، مفتیان وهابی را جایگزین اوصیای رسمیِ پیغمبر(ص)کرده و با در دست گرفتن تفسیر قرآن، هدایتِ خوارج عصر جدید را در دست گرفته و توسط ایشان فتوا به تکفیر مسلمانان می دهند.
* هنگامی که امیرالمؤمنین(ع) عبداللّه بن عباس را برای گفتگو با خوارج فرستاد بدو فرمود: «به قرآن بر آنان حجت میاور که قرآن تاب معانیِ گونه گون دارد...لیکن به سنّت و حدیث پیامبر(ص) با آنان گفتگو کن که ایشان را راهی نبود جز پذیرفتن آن».
لرد کرزن در توصیف مسلک وهابیت میگوید: « این دین عالیترین و پربهاترین دینی است که برای مردم به ارمغان آورده شده است! ». جولد تسهیر، مستشرق یهودی نیز محمدبن عبدالوهاب را پیامبر حجاز خوانده و مردم را به متابعت از افکار او فرا می خواند. استعمارگران برای نابودی اسلام یک طرح دویست ساله تهیه کرده و به مرحل? اجرا نهاده اند. امروز سلفیونِ فرق? وهّابی با نهادن نام «اسلام» بر تروریسم و سادیسم، به لطف رسانه های صهیونیستی که عبارت «تروریسم اسلامی» را به جای «تروریسم وهابی» به کار می برند، به قدری در انجام وظیف? خود در تخریب وجه? اسلام موفق عمل کرده اند که بسیاری از نوجوانان و جوانان مسلمان از بیان مذهب خود در مدارس و دانشگاههای غرب شرم می کنند (لطفاً رجوع فرمایید به عنوان «سازماندهیِ تروریسم بین المللی برای اعمال فشار بر دولتهای جهان»).
آخرین شگرد سازمان القاعده در استفاده از کودکان و نیز زنان روان پریش و عقب افتاد? ذهنی در عملیات موسوم به انتحاری در عراق و انفجار ایشان با دستگاه کنترل از راه دور و موبایل های تغییر کاربری داده شده به عنوان چاشنیِ انفجاری، نمایانگر اوج توحّش و ورشکستگی اخلاقیِ پیروان ابن عبدالوهاب و ابن تیمیه است.
وهابیت که به عنوان جریانی انحرافی و وابسته به استعمار، وظیف? جلوگیری از تداوم و گسترش اسلام اصیل را بر عهده داشته است، تلاش در تخریب و ایجاد تزلزل در مبانی فکری و اعتقادی شیعیان را به عنوان محور اصلی این جریان دنبال میکند. صهیونیزم و وهابیت که ظلم ستیزی، عدالت طلبی و آرمان خواهیِ تشیع را بزرگترین تهدید برای منافع و موجودیت نامشروع خود می دانند امروز با تمام توان می کوشند تا از گسترش این فرهنگ در منطقه و نیز جامع? جهانی جلوگیری نمایند. بن گوریون، از بنیانگذاران رژیم اسرائیل گفت: « بزرگترین نگرانی اسرائیل ظهور محمد دیگری در منطقه است».
وهابیت و یهود
سلسل? آل سعود منسوب است به سعودبن محمدبن مقرن بن مُردخای بن ابراهیم. سعود از سال 1735 میلادی در منطق? درعیه امارتی تشکیل داده بود. ناصر السعید، نویسند? سرشناس عربستانی در کتاب «تاریخ آلسعود» که در ده? هفتاد میلادی به رشت? تحریر در آمد می نویسد: «نام جد یهودی آل سعود که مسلمان شد، مُردخای بن ابراهیم بن موسی از یهودیان بصره بود» (خاندان سعودی را بشناسیم؛ ناصرالسعید، ابومیثم، موسس? انتشارات فراهانی، تابستان 1367، ص 26- صفحه عن آل سعود، الوهابیین و آراء علماء السّنه فی الوهابیه). وی همچنین می نویسد: «پدر بزرگ محمد بن عبدالوهاب یک یهودی به نام شولمان قرقوزی بود که از ترکیه به حجاز مهاجرت کرده بود» (منبع پیشبن؛ ص 33). «الیاس بن مقرن الیاهو، خاخام یهودیان نجران با شاه سعودی هم عصرش، عبدالعزیز بن عبدالرحمن هم تبار بوده و نسل هر دو به مقرن پسر مردخای می رسد»(صفحه عن آل سعود الوهّابیین وآراء علماء السنة فی الوهّابیّه؛ السید مرتضی الرضوی، چاپ بیروت، صفحات 99 تا 103، به نقل از کتاب تاریخ آل سعود). یهودی بودن شاخه ای از فرزندان مردخای نشان می دهد که اسلام آوردن او ظاهری بوده است. برخی از قصاید عربی سروده شده در شبه جزیر? عربستان که از دو سه سد? گذشته تا به امروز باقی مانده اند نیز به یهودی بودن آل سعود اشاره کرده اند. یکی از افرادی که به این نسب در اشعار خود اشاره می¬کند، شاعر معروفِ نجدی، «حمیدان الشویعر»(متوفای 1180 هـ. ق.) است که اشعار وطن دوستانه اش بسیار معروف است(پیشین؛ ص104). السعید با بررسی شجره نام? آل سعود اثبات می کند که اصل این خاندان به یهودیان سرزمین حجاز و مدینه باز می گردد. وی در ادامه، چگونگی حمایت یهودیان از جنبش محمد بن عبدالوهاب را شرح می دهد. وی سپس مراحل قرار گرفتن رهبری دینی در دست محمد بن عبدالوهاب و در کنار آن، واگذاری رهبری سیاسی عربستان سعودی به آل سعود که توسط یهودیان طراحی و اجرا شد را توضیح می دهد. ملک فیصل، شاهزاد? سعودی در فصلی از کتاب خاطراتش می نویسد: «ما و یهود پسر عمو هستیم، لذا راضی نشدیم آن گونه که برخی می خواستند آنها را در دریا غرق کنیم، بلکه می خواهیم با آنها در فضای صلح و امنیت زندگی کنیم- صفحه عن آل سعود، الوهابیین و آراء علماء السّنه فی الوهابیه» ناصر السعید در کتاب خود همچنین به ارتباط محرمانه و نزدیک آل سعود و بن گوریون، بنیانگذار رژیم اسرائیل اشاره میکند. وی می نویسد: «عبدالعزیزبن عبدالرحمن(بنیانگذار دور? جدید سلطنت آل سعود) در سال 1915 به سرپرسی کاکس نمایند? انگلستان در خاورمیانه کتباً تعهد داده است که خاک فلسطین را به یهودیان می بخشد!» -پیشین؛ ص 74 )
لازم به ذکر است که فهدبن عبدالعزیز در اکتبر 1981، طی طرحی 8 ماده ای خواهان به رسمیت شناخته شدن موجودیت اسرائیل در جهان اسلام شد. به رسمیت شناخته شدن اسرائیل مجدداً در طرحی دیگر(در سال 1999)از سوی دیگر مقامات سعودی ارائه گردید(وایزمن، یکی از دیگر بنیانگذاران رژیم اسرائیل از قول چرچیل می گوید: «نخستین طرح بریتانیا تأسیس موجودیت سعودی و دومین طرح تشکیل و تأسیس موجودیت صهیونیستی به وسیل? بریتانیاست». وینستون چرچیل در سال 1945 پس از کنفرانس یالتا با عبدالعزیز ملاقات نمود و به او گفت: «برای من شرافت بزرگ و سرور فوق سرور است که که با مردی ملاقات نموده ام که حق بزرگی بر گردن من دارد. او دوست صدیقی در گرفتاری ها و سختی هاست و اگر او نبود، یهود به کمترین حق خود نمی رسید». لازم به ذکر است که السعید که در خارج از عربستان زندگی می کرد پس از چاپ و انتشار کتابش مورد سوء قصد قرار گرفته و کشته شد.
90/9/10
12:44 ص
بهدنبال پیروزی انقلاب اسلامی، دول استعمارگر غربی که بهلحاظ نفوذ درحاکمیت و شناخت دقیق از ساختار و رفتارهای سیاسی دولتمردان جدید دچار ضربه شدید و فقر اطلاعاتی قابل توجهی شده بودند، درطول سه دهه گذشته تلاشهای وسیعی را درجهت افزایش آگاهی خود انجام دادهاند.
نفوذ در دستگاههای اطلاعاتی، سازمانها و مراکز حیاتی کشور و نیز تلاش برای دسترسی به اطلاعات طبقهبندی شده نظام از طرق گوناگون از اهم فعالیتهای سرویسهای جاسوسی و اطلاعاتی غرب بوده است. در اینباره نقش دولت بریتانیا و سازمانهای اطلاعاتی آن بهطور کاملاً مشهود قابل تأمل و بررسی است؛ بهطوریکه همچنان نیز برای حضور و نفوذ در ارکان و سطوح مختلف تصمیمگیری و تصمیمسازی در جمهوری اسلامی ایران، بهعنوان کشوری مهم و تأثیرگذار در منطقه خاورمیانه و تعقیب منافع سیاسی و فرهنگی و اقتصادی خود درتلاش هستند.
هرچند این کشور به اصطلاح بهطور رسمی و به ظاهر هرنوع سیاست تغییر رژیم از نوع سخت را رد میکند، اما از سوی دیگر در لایههای پنهان با ایجاد بسترهای مناسب جهت برقراری ارتباط با گروههای مختلف جامعه سعی در بهره بردن از استراتژی براندازی از نوع نرم را داشته است.
یکی از مراکزی که بهمنظور تغییر افکار و بهدنبال آن تغییر رفتار درجامعه ایران فعالیت میکند، شورای فرهنگی آموزشی بریتانیا (British Council) است که تحت عنوان بخش فرهنگی سفارت انگلستان در تهران و 220نقطه جهان فعالیت میکند.
از جمله اقدامات این بخش میتوان به مواردی چون برگزاری آزمونهای عمومی و تخصصی زبان انگلیسی، مشاورههای آموزشی، اعطای بورسیه در مقاطع مختلف تحصیلات تکمیلی به نخبگان، محققان، اساتید دانشگاه و مراکز آموزش عالی، از سوی دیگر هدایت پروژههای علمی، آموزشی، پژوهشی و هنری با مشارکت مراکز ایرانی و انگلیسی، پروژههای مشترک دانشگاهی و موارد متعدد دیگر اشاره نمود.
اگرچه فعالیتهای مذکور فینفسه اموری عادی بهنظر میرسند اما نکته مهم این است که این مرکز درپوشش این پروژهها اهداف و مقاصدی چون شناسایی و جذب نخبگان علمی و دانشگاهی، طرحها و پروژههای مراکز آموزش عالی و تحقیقاتی، جمعآوری اطلاعات در زمینههای مختلف در قالب نظرسنجی از مراجعان حضوری و... را دنبال میکنند. باید به این نکته توجه داشت که امروزه سیستمهای اطلاعاتی و جاسوسی از روشهای متنوعی برای کسب اطلاعات و نفوذ در لایههای مختلف جامعه هدف استفاده میکنند که در این بین شناسایی و ارتباط با نخبگان علمی و دانشگاهی از اهم فعالیتهای آنان است.
انتخابات دور دهم ریاستجمهوری ایران فرصتی برای اقدامات آشکار این مراکز به ظاهر علمی برای دخالت در امور داخلی کشور و اخلال در نظم عمومی و امنیت جامعه بود چنانچه در این رابطه میتوان به موارد ذیل اشاره نمود:
1ـ تشکیل کارگروهی جهت بررسی تحولات روزانه کشور و رصدکردن اخبار خبرگزاریها، روزنامهها، وبلاگها، وبسایتها، صدا و سیما، سپاه و... چندماه قبل از انتخابات در سفارت انگلستان
2ـ فعالیت گسترده اطلاعاتی در جمعآوری اطلاعات از ناآرامیها و اغتشاشات پس از انتخابات
3ـ تشویق به اعتراض در قالب نافرمانی مدنی
4ـ شرکت دیپلماتهای سفارت در تجمعات غیرقانونی پس از انتخابات
حال با توجه به نقش آشکار و غیرقابل انکار سرویسهای اطلاعاتی انگلیس در ناآرامیهای پس از انتخابات سال گذشته و نیز اقدامات خصمانه این کشور درعرصه بینالملل و عضویت این کشور در باشگاه ضدایرانی غرب، نوع و نحوه تعامل جمهوری اسلامی ایران با این کشور نیازمند یک بازنگری جدی است و باید درسطح مناسبات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی فیمابین تجدیدنظر اساسی کرد.